صوفی از پرتو می راز نهانی دانست گوهر هر کس از این لعل توانی دانست قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم محتسب نیز در این عیش نهانی دانست دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق هر که قدر نفس باد یمانی دانست ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست ,نهانی دانست منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایران نما | inama فان110 nytimea مخاطب مشاورین املاک تهران همکلاسی | منبع جزوه-آزمون-کنکور و امتحان تخفیف ویژه تیم زیرزمینی خطای جامعه عنصری | کتیرو